عزیز دل مامان و بابا

کوروش جان تا این لحظه 12 سال و 4 ماه و 12 روز سن دارد

از بهار تا بهار با یک گل همیشه بهار...

عزیزم چه قدر زود می گذره...یک سال پر از لحظه های قشنگ برای مامان و بابا رقم زدی و روزها و شب های ما رو با وجود نازنینت چراغونی کردی.چه قدر دلمون واسه روزهایی که انقدر کوچولو بودی و دیگه برنمی گردن،تنگ میشه.کاش می شد اون روزها و لحظه ها رو ابدی کرد و هر وقت دلتنگشون شد،مثل جواهراتی که تو صندوقچه جواهرات جا دارن،از گنجینه خاطره ها بیرون بیان و تکرار بشن...عزیزترین موجود دنیا!دوستت داریم...
تاریخ عکس: 04 فروردین 1391

تاریخ : 21 فروردین 1392 - 00:04 | توسط : مامان و بابا | بازدید : 1444 | موضوع : فتو بلاگ | 9 نظر

hosein
چهارشنبه 21 فروردین 1392 - 08:34

خدا حفظش کنه. چه کوچولوی نازنینی دارین.
از طرف مامان حسین
خاله سمانه
چهارشنبه 21 فروردین 1392 - 08:50

سلام عشق خاله
قربونت برم من عزیزم که هر روز داری بزرگتر و باهوشتر میشی و عزیزتر!!
با هیچ کدوم از کلماتی که دنیا وجود دارن نمیتونم احساس و عشقی که بهت دارم رو بیان کنم کوروش نازنینم
خدا رو شکر میکنیم که پسر ناز و عروسکی مثل تو رو به ما داده...
قربونت برم خاله جون که هر روز که میگذره یه چیز جدید یاد می گیری و الانم که دیگه داری بدون کمک مامانی و بابایی راه میری و با پاهای قشنگت قدم برمیداری...
میدونی چه وقتایی دیوونم میکنی کوچولو؟؟؟اون وقتایی که هنوز 2 تا قدم برنداشتی از تنبلی و ذوق اینکه زودتر برسی خودتو پرت میکنی تو بغلم !!
الان دقیقا 1 سال و 3 ماه و 14...
بهاربانو
چهارشنبه 21 فروردین 1392 - 18:48

سلام <img src='http://www.ninipage.com/3.9.693/smiles/smiley.gif' alt='' />
ازتون دعوت می کنم به تالار گفتگو و مقالات نی نی پیج هم سری بزنین

تالار: http://forum.ninipage.com/

مقالات: http://mag.ninipage.com/
نیکروز
جمعه 23 فروردین 1392 - 03:19

سلام مامان بابای کوروش عزیز .کوروش وبلاگ قشگی داره کیف کردیم
پسر ما نیکروز 8ماهشه اوشحال میشه از وبلاگش دیدن کنید اگه دوست داشتین تبادل لینک هم بکنیم
مامان بهنود
جمعه 23 فروردین 1392 - 20:26

اره درست میگی مامان کوروش جون
.وقتی 2تا عکس از 4ماه پیش رو نگاه میکنم دلم واسه اونوقتا تنگ میشه.
فاطمه
شنبه 24 فروردین 1392 - 06:57

ممنونیم از محبت شما و بسیار خوشحالیم که اهورای ما خاله و عموی مهربانی مثله شما دارد.
زهرا
یکشنبه 25 فروردین 1392 - 23:44

وای امروز وقت زیاد داشتم و همه ی عکس های وب کوروش رو دیدم و الان دیگه دارم می ترکم بابا من می خوام بخوررمت ازبس سفید و نازو باحالی مامان کوروش ازت خواهش دارم یکم از حرف زدن کوروش در چند روز اخیر برامون فیلم بگیره و بزاره تو وبلاگ کوروش جون
ولی خودائیش
.
.
.
.
.
حیف
زهرا
یکشنبه 25 فروردین 1392 - 23:59

وای امروز وقت زیاد داشتم و همه ی عکس های وب کوروش رو دیدم و الان دیگه دارم می ترکم بابا من می خوام بخوررمت ازبس سفید و نازو باحالی مامان کوروش ازت خواهش دارم یکم از حرف زدن کوروش در چند روز اخیر برامون فیلم بگیره و بزاره تو وبلاگ کوروش جون
ولی خودائیش
حیف
حیف که فعلا تنها 13 سالمه وگر نه اگه بزرگ تر بودم حتما میومدم و باهاتون یه قرار می زاشتم تا کوروش رو از نزدیک ببینم
راستش می دونید ، من عاشق بچه ام مخصوصا بچه های خوشمل پوشمل مثل کوروش
تو رو خدا یه احساسی دارم ببین با اجازه انگار عاشقش شدم
کوروش جون من عاشق خوشمزگی هات و خوشگلی و سفید بودن و...
زهرا
دوشنبه 26 فروردین 1392 - 00:01

و خواستنی بودنت شدم جیگر
اگه منو باور داری میخوام یه چیزی بهت بگم
الان دارم برا اینکه نمی تونم تورو از نزدیک ببینم ، گریه می کنم
خواهش می کنم با یه عکس خوشگل کنار گل و گیاه بیا و تو دومین دوره ی مسابقه توی وبلاگم به اسم مسابقه ی عکس بهاری شرکت کن
البته اگه دوست نداری می تونی عکس ندی
ولی اینو بدون که عشق من به تو منو مجبور کرد این نامه ی دور و دراز رو بنویسم
بای بای اگه عکس جدیدی ازت دریافت نکردم
دوستت دارم کوچولوی نازنازی من